کسی که وصل نیست ، افتاده
پنجشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۹ ب.ظ
کسی که به اصلش وصل نیست افتاده؛نه اینکه تمام شده و به زمین رسیده ؛نه ! افتاده یعنی همینطورکه مثلا ایستاده و راه میرود و زندگی میکند ، افتاده.میدانید وصال یعنی جریان؛ امتداد لحظه های وصل بودن.بریدن از اصل فراق است نه آزادی.آزادی واقعی با آزادی که درتصور ماست فرق دارد . حتی رودی که به دریا وصل نیست سر انجامش باتلاق است. اسمش هم زنده رود باشد، باز مرده است! وصل نیستم ، بخاطر همین است که میفتم اما باز خدا خودش بلندم میکند . اصل ما خداست ما از خداییم به سمت خداهم میرویم ، اما حواس مان نیست که تلاش ما در جهت بریدن طناب ماست که خدا گفته : ان الانسان لیطغی! * * سوره علق آیه 6 + شنبه دوباره کلاس ها و خوابگاه شروع میشود . و من عازم خوابگاهم :|++ قبلا در این پستم گفته بودم که دوست دارم پنجره ی خانه ام مثل پنجره ی همین پستم باشد . اما حالا میگویم که کاش پنجره ی دلم به این زیبایی باشد اما نیست : (+++ برگشتن به آرشیو وبلاگ گاهی اوقات لازم است . آرشیوتان را هرچند وقت یکبار نگاهی بیندازید : )
۹۵/۰۷/۱۵