لب خاموش نمودار دل پرسخن است

کامنت ها تایید نمیشود . امانت میماند پیش خودم

پشتیبانی

بایگانی

۳ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

اندوه خاصیت چسبندگی عجیبی دارد

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۲:۵۰ ق.ظ

ادم هایی که عواطف قوی و احساسات شدیدی دارند قدرت همذات پنداری قوی تری هم دارند. یعنی به جای همه درد میکشند ، به جای همه غم و غصه می خورند. به جای همه بغض می کنند؛ من و ادمهایی مثل من بزرگترین اسیب و خطرناک ترین دشمن  برای خودمان محسوب می شویم.ما با غم و اندوه مواجه نمی‌ شویم، ما خودمان را در غم و اندوه غرق می‌ کنیم و نمی‌ دانیم اندوه خاصیت چسبندگی عجیبی دارد، گاهی مثل مرداب می‌ ماند و گاه مثل براده ‌ی آهن در برخورد با آهن‌ ربا. می‌ چسبد و رهایمان نمی‌ کند. هیچکس هم ضمانت نمی ‌دهد وقتی اندوه را پذیرفتیم و آن را به‌ عنوان یکی از حس‌ های انسانی درک کردیم، از سقوط و لغزیدن در دره ‌ی عمیق انزوا خلاص شده‌ایم. فرو رفتن در اندوه مثل قمار است، با این تفاوت که حتی اگر ببری، باز هم یک برنده‌ ی غمگینی.

* زین‌سان که جَهان را خبری از غم ما نیست ما هم خبری از غم ایام نگیریم :) کلیم کاشانی 

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۰۲:۵۰
holy mind

ما توجه نکردیم اما شما توجه کنید :)

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۴۵ ب.ظ

هر گاه با دیدن قطرات باران به وجد آمدی و میل وسوسه انگیزی تو را به آغوش باران هول داد تا خیس خیس شوی ، هرگاه با دیدن بچه ای که دارد بستنی میخورد و تمام دست و صورتش را کثیف کرده ، گل از گلت شکفت و ادایش را درآوردی ، هرگاه مسحور نوای دل انگیز ترانه ای گشتی و حس رقص و پایکوبی کل وجودت را فرا گرفت ، هرگاه وسوسه شدی که بنشینی و یک دل سیر کارتون پلنگ صورتی، آن شرلی و تام و جری و کلاه قرمزی را ببینی ، هرگاه هوس کردی کفشهای کتانی بپوشی و دستانت را باز کرده و بر لبه جدول خیابانهای شهر راه بروی ، هرگاه با دیدن بادکنک های پشت ویترین مغازه ها ذوق زده شدی و می خواستی همانجا یکی از آنها را باد کنی و بترکانی ، هرگاه از نقش رییس، دکتر ، مهندس، دانشجو، مدیر، معلم، استاد و .‌.. خسته و کلافه شدی و دوست داشتی همه این ماسک ها را دور بریزی و تنها خودت باشی و خودت ، هر گاه شبهای زیادی خواب بچه گی هایت را دیدی ، هرگاه غصه دار شدی و بغض نامعلومی گلویت را فشرد و دوس داشتی همان لحظه گریه کنی ؛ بدان که کودک درونت صدایش درآمده و دارد فریاد توجه سر می دهد. نگذار کودک درونت خاصیت کودکیش را از دست دهد. پس تا از دست نرفته به ندایش گوش فرا ده. اوقاتی را فقط کودک شو و با تمام وجود کودکانه زندگی کن آن گاه می بینی که چقدر حال و هوایت عوض می شود و حسی از شور و شعف و سرزندگی روزنه های خالی زندگیت را پر می کند. اگر حس کودکی در تو خاصیتش را از دست بدهد دیگر اتفاق های اطرافت باعث خندیدن از ته دل نمیشود . و همه چیز عطر و بوی خوش خود را از دست خواهند داد.

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۴۵
holy mind

چو تخت پاره بر موج

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۹:۲۱ ق.ظ

تنهایی وجودی ، در ذات ما ریشه دارد و حتی اگر روابط صمیمیانه بی نقص و پرشوری را هم تجربه کنیم، این نوع تنهایی پیوسته با ما بوده و هیچ گاه ما را ترک نمی کند. این تنهایی اغلب زمانی خود را بر ما می نمایاند که ناگهان  از زندگی روزمره محروم شده و مجبور به رها کردن حصارهای امنی می شویم که سالهای سال به آنها انس گرفته بودیم . در چنین شرایطی به ناگاه با تنهایی مان مواجه شده و ترسی عظیم ما را فرا می گیرد . تجربه این تنهایی و آگاه شدن از آن، می تواند روابط ما را برای همیشه دستخوش تغییر کند. اما در اغلب مواقع ما هیچ شناختی از این بعد وجود خود نداریم و قبل از اینکه این نوع تنهایی را بشناسیم و وجودمان لبریز از آن شود ، از مواجهه با آن می هراسیم و برای فرار از  اضطراب تنهایی، به دنیا و آدم ها و اشیا و حیوان ها، بعنوان ابزارهایی برای رفع این اضطراب نگاه می کنیم. تصور کنید در دریایی طوفانی و بی انتها، تنها رها شده اید، و از این تنهایی و رها شدن بسیار مضطرب هستید. احساس می کنید که هر لحظه در آن غرق خواهید شد، پس شروع می کنید به دست و پا زدن  و تلاش می کنید راه نجاتی بیابید. ولی راه نجاتی وجود ندارد و باید خودتان را رها کرده و به دست دریا بسپارید. چیزی نمی گذرد که بدون دست و پا زدن بر روی آب شناور می شوید و دیگر غرق نمی شوید. روبه رو شدن با تنهایی چیزی شبیه این تجربه دریاست.

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۲۱
holy mind
http://online.1abzar.com/user.php?admin=39542&ref=http://http://nemodar.blog.ir/

پشتیبانی

​ ​